روزنامه ی ژیار (شهرام شیخ اسمعیلی)

🌏🌏 تراژدی کرکوک

✍ شهرام شیخ اسمعیلی

وضعیت کرکوک متاسفانه از زمانی که نفت کرکوک کشف شد مصیبت بار شد

فارغ از اینکه کرکوک کردنشین باشد و متعلق به کردها
یا عرب نشین باشد و متعلق به عرب ها و یا ترکمن نشین باشد و متعلق به ترک ها
وضعیتی مردمان ساکن در کرکوک را تغییر نمی دهد

🌏کردها از کردان کرکوک استفاده ی ابزاری می کنند وعرب و ترک ها هم به همچنین از ترک ها و عرب های کرکوک استفاده ابزاری می کنند .


🌏 هیچکدام از صاحبان قدرت دلسوز مردم کرکوک نیستند تنها نفت کرکوک را می خواهند.

🌏سوال اینجاست چرا کردها و عرب ها و ترکها صرفا با بستن قرار داد آنهم پشت پرده بتوانند به غنایم موجود در کرکوک دست پیدا کنند؟

👈در پاسخ باید گفت این منافع صرفا شامل صاحبان قدرت مشتمل بر ترک ها و کردها و عرب ها است و مردم عادی کرکوک فارغ از نژاد از هیچکدام از این منافع برخوردار نیستند چون اصلا از طرف صاحبان قدرت بحساب نمی آیند .

🌍 منافع قدرت های منطقه ای و محلی در کرکوک با منافع یک سری قدرت های اروپایی در پیوند است که بواسطه قدرت های محلی دارند خوان نعمت در کرکوک را به یغما می برند و با برجسته کردن اختلافات قومی و قبیله ای اذهان مردم را از قضیه منافع واقعی مردم کرکوک منحرف می نمایند
آن سیاست کثیف ماکیاولیستی یعنی
تفرقه بینداز و حکومت کن
که از دوران رنسانس به بعد منافع مردمان سرزمین ها را فدای منافع قدرتمندان نموده است

پس در مساله ی کرکوک
👈 باید طرحی نو در انداخته شود .
👈بر مبنای دموکراسی که منافع همه ی مردمان کرکوک از نفت این نعمت خدادادی تامین شود فارغ از نژاد و قوم فقط منافع مردمان کرکوک باشد.



https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 آیا ممنوعیت حجاب در دانشگاه های فرانسه با دموکراسی منافات دارد یا نه؟

✍ شهرام شیخ اسمعیلی

در پاسخ باید گفت :
🌏ممنوعیت حجاب یا هر نماد مذهبی در دانشگاه های فرانسه با دموکراسی منافات دارد چون مصداق دموکراسی آزادی کامل است یعنی آزادی انتخاب در هر زمانی و هر مکانی

🌏 حجاب برای مسلمانان ساکن فرانسه یک انتخاب نه یک اجبار چون دختران مسلمان در فرانسه به حکم دین اسلام در دین اجبار ندارند چون در دین هم اجبار وجود ندارد و اصل انتخاب پذیرفته شده است.

چرا در دانشگاه اجبارباید وجود داشته باشد؟

🌏لائیتیسیته ی فرانسه که با نمادهای مذهبی در دانشگاه مخالف است مربوط به اوائل عصر روشنگری بود که در آن دوران همه سنت ها را نفی می کردند .

🌏 روشنگری و روشنفکری مساوی بود با مخالفت با دین و سنت کسانی چون لامتری در این دوران کلا با دین مخالف بودند.

🌏اکنون در قرن بیست ویکم زندگی می کنیم یعنی دنیای پسامدرن و در دنیای کنونی سیاست هویت های مختلف باید لحاظ شود.

🌏آزادی زمانی تحقق پیدا می کند که هرکسی بتواند هویت خودش را داشته باشد و به تفاوت های فرهنگی احترام گذاشته شود و این یعنی پلورالیسم و تکثر گرایی

🌏چون در فرانسه ساختار دولت آن که با انقلاب فرانسه ریخته شده و بر مبنای یک دولت یک ملت تعریف شده است که در بنا برحق شهروندی است نه حقوق فرهنگی .

🌏لائیتیسته در قانون اساسی فرانسه بازمانده آن دوران یعنی مدرنیته است

🌏فرانسه باید قانون اساسی را اصلاح کند تا دموکراتیک تر گردد چون دنیا تغییر کرده است.

🌏هرچند فرانسه در طول تاریخ خود پنج بار این قانون اساسی را اصلاح نموده است از جمهوری اول تا جمهوری پنجم اما همچنان بعضی رسوبات فکری از دوران جمهوری اول فرانسه در قانون اساسی فرانسه وجود دارد که هنوز که هنوز است دموکراسی فرانسه را با چالش روبرو می نماید از جمله لائیتیسیته ی موجود در قانون اساسی فرانسه که حجاب و نمادهای مذهبی در دانشگاه ها را ممنوع می کند.

🌏 باید دانست که دموکراسی یک پروسه است و این خاصیت دموکراسی است که باید هرچند وقت یکبار نو شود چون وحی منزل نیست.

🌏 مردم فرانسه باید طرحی نو در اندازند چون فرانسه در دوران کنونی یک کشور چندفرهنگی شده است و دیگر مانند گذشته تک فرهنگی نیست پس باید قانون اساسیش را باید اصلاح کندتا همچنان بعنوان یکی از دموکراسی های جهان آوازه ای داشته باشند.


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏امر سیاسی و سیاست و پساسیاست

✍ شهرام شیخ اسمعیلی

#ژان_فرانسوا+لیوتار هم #امرسیاسی از راه نهادها یا اهدافش تعریف نمی کند ،او امرسیاسی #را_تلاشی_برای_پاسخ_دادن_به_احساسات_و_خواسته_ها_بدون تغییر موضع دادن #به_سمت_سلسله_مراتب_معینی از #خیر و #شر ،#ما و #آن_ها ،#سرچشمه و #ایده_آل_ها ، #قوانین و #مقررات ، #حقایق و #کذب ها ، #دولت_های_ورشکسته یا #اتوپیا می داند؛ #برای_لیوتار پیروزی اولیه #برای_مدیریت_و_تدبیر_جامعه ، #سخن_گفتن_درباره_ی_امور_فوق_بدون_سخن_گفتن_درباره_ی_سیاست_است.

🌏 #اسلاوی_ژیژک_اصطلاح_پسا_سیاست را در این زمینه مطرح می کند .این مفهوم در اندیشه ی وی به صورتی خاص #متضمن_نوعی_خوانش_پسامدرن است؛#روندی_که_نه_تنها_مربوط_و_مرتبط_با_سرکوب_کردن_و_انقیاد ،#بلکه همچنین #ممانعت_کردن_از_عدم_توافق_سیاسی است.


🌏 از دیدگاه #ژیژک #پسا_سیاست،سیاست را تاحد #ابزاری_در_راستای_بر_آوردن_منافع_ونیاز_های_سرمایه_داری_جهانی و#انسان_گرایی_چند_فرهنگی_فرو_می_کاهد .این امر #در_سایه_تحریک_دانش_وفن_آوری_های_کارشناسانه_و_تکنوکراتیک معطوف به حوزه ی مشورت وتامل صورت می گیرد .

🌏 #در_پسا_سیاست_ایدئولوژی_های_کهن_کنار_می_رود ،اما #نقد_و_بحث_به_بخش_نهادی_شده_و_درون_زاد_جامعه_تبدیل_می_شود و #عرصه ی_عمومی_پویا_و_به_ظاهر_دموکراتیک_را_بازتاب_می_دهد .

🌏 #بر_پایه_ی_فهم_و_استدلال_ژیژک ،ما #امروزه_با_نوع_دیگری_از_انکار_و_نفی_سیاسی_در _گیر هستیم ، #پساسیاست_پسامدرن که دیگر #امرسیاسی_را_نفی_نمی_کند ،#بلکه در تلاش است تا #آن_را_در_بر_گرفته_و_بازگشت_امر_سرکوب_شده و #آن_را_به_شکل_کاراآمدتری_سلب کند.در این صورت #انواع_پسامدرن #خشونت_قومی_و_نژادی ،با مشخصه غیر عقلانی فزاینده شان ،دیگر به سادگی بازگشت امر سرکوب شده تصویر شدنی نیست ،بلکه #حالتی_از_امرسلب_شده (از #امرنمادین)است که همانطور که #لاکان می گوید ،به #امرواقعی ارجاع داشته و باز می شود.


🌏 #درعصر_پساسیاست ،هنگامی که #سیاست_درست ،و به شکل پیش رونده ای #بامدیریت_اجتماعی_متخصصان_و_بوروکرات_ها_جایگزین_می_شود ،تنها منبع مشروع باقی مانده ی نزاع و کشمکش ،تنش های فرهنگی (دینی)یا طبیعی (قومی ونژادی)است.

🌏 #امرسیاسی به عنوان #فرایندی تلقی می شود که #در_آن_خواسته_های_ویژه_ای در زمینه ی بودن #به_عنوان_بیان_منافع_خاص ،به جایگاه خواسته هایی #در_راستای_ساختاربندی_دگرباره_نظم_اجتماعی ،تعالی و ارتقا می یابند.

🌏 #به_گفته_ژیژک ،به نظر می رسد ،#سیاست_هویت_پسامدرن در این پس زمینه و چشم انداز به صورتی بنیادین #غیرسیاسی باشد. #این_سیاست_دقیقا_با_مراقبت_و_جانب_داری_از_منافعی_خاص_صورت_بند_می_شود واین امر به شکلی بنیادین #تحت_تاثیر_ائتلاف_ها_و_انقلاب_های_رنگین ،یا مواردی این چنین تغییر نمی کند .کاری که اساسا این سیاست گذاری ها انجام می دهد و #آن_ها_را_مرتجع می کنداین است که باید موقعیت های اجتماعی موجود را تقویت کنند.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی



منبع:
تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب



https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏 تمایز امر سیاسی و سیاست


🌏 بر اساس خوانش #ژاک_لوک_نانسی از اندیشه ی مارکس،#قلمرو_امرسیاسی، بر چند مقوله ی تفکیک وجدا شده ای از فعالیت واقعیت وعینی انسان ها و ضرورتا و به ناگزیر #در_انحصار_و_مصادره_ی_طبقه_ی_حاکم است(این #سیاست(( #اقتصاد_سیاسی)) است)؛بنابراین ،عرصه ی سیاسی باید به ناچار از صحنه ی استوار #بر_جدایی_و_انفکاک آن سر بر آورد .در مقایسه ،در باب عرصه ی دینی که مشخصه ی خیالی وذهنی آن باید از میان برداشته شود ،امر سیاسی می بایست -همانند فلسفه-خود را محقق کند.سیاست نظم قدرت ،قوانین ومقررات روابط مبتنی بر زور واجبار و همه ی #انواع_پولیس را تعیین می کند .اما مسئله نیز ناممکن است که این جنبه را جدا و تفکیک کرده وهمه ی آن را سیاست دانست .با این کار ،فرد به خودی خود آن را جدا و منفک کرده است.فرد باید بار دیگر دنبال این ردپا واثر باشد که چگونه، از دست کم از آغاز #جهان_مدرن یک جنبش مضاعف مقارن این فرایند جدایی و تجزیه را متوقف نکرده،وگونه ای از سیاست قدرت را با محاسبات و محدودیت های خویش از سیاستی که #معطوف_به_سوژه_ی_مشترک باز است و ماده و خود آرمانی خاص خویش است ،بیگانه کرده است.

🌏 #جورجو_آگامبن ،با از میان برداشتن #تمایز_میان_امرسیاسی_و_امرغیرسیاسی ،در امر سیاسی چیزی بیش از ردپا و آثار سیاست زدایی عمیق را می یابد و بلعکس امرسیاسی،امر غیر سیاسی را به منظور واکاوی نشانه های گونه و سبک جدیدی سیاست که در حال آمدن هستند ،بهره برداری می کند.

🌏 #شلدون_ولین هم در باب تمایز میان امر سیاسی و سیاست ،بر آن است که #امرسیاسی_به_منزله_ی_بیان_ایده ای است که #جامعه_ی_آزاد متشکل از چندگانگی ها می تواند از رهگذر آن لحظه های تشابه واشتراک را ساخت بندی کند؛ این امر هنگامی رخ می دهد که راه تامل های عمومی،قدرت جمعی در راستای افزایش ،ارتقا یا تقویت سلامت جمعی به کار برود ، #سیاست نیز به یک منظومه ی مشروعیت یافته و عمومی اشاره دارد.این امر پیش از هرچیزی #بواسطه_ی_قدرت_های_اجتماعی سازمان یافته و نابرابری ،#صورت_و_تبلور می یابد که برآیند منابع در دسترس افراد صاحب اقتدار به شمار می آید .سیاست مداوم ،بدون وقفه و بی پایان است .در مقایسه ،#امرسیاسی_مقوله_ای_اپیزودیک_و_نادر_است.



تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب

🌏🌏 برداشت رادیکال از سیاست در عصر کنونی


🌏 #چهار_مولفه_و_برداشت_متناوب_و_رادیکال_از_سیاست در عصر ما عبارتند از : #تمایز_میان_دو_مفهوم_سیاست_و_پولیس؛ #کشف_و_تبیین_جنبه_زیبایی_شناسان_سیاست؛ مفهوم #سوژه_سازی_سیاسی؛#برداشت_ساختاری_از_دموکراسی.


🌏 در #منظومه_فکری_و_معنایی_رانسیر چیزی که امروزه به نام #سیاست جریان دارد در واقع سیاست نیست ،این یک #پولیس_سازی_است.این شکل از سیاست را نمی توان تحت شرایط محاسبه ،هنجارهای مشارکت اجتماعی یا برنامه های نهادی در اختیار گرفت.

🌏 #مراد_رانسیر_از_پولیس اشاره به دستگاه های قهری دولت نیست ،بلکه #نظم_دهی_منطقی_مکان ها، #نقش_ها_و_هویت_ها در هر نظم سیاسی - اجتماعی است که #مبتنی_بر_توزیع_خاصی_از_امرمحسوس است.به دیگر سخن ،نظام خاصی ازنشانه ها که تعیین می کند چه چیزی قابل درک است وچه چیزی درک پذیر نیست.اگر این بحث را مد نظر قرار دهیم ،باید تایید کنیم که هرگونه سازمان اجتماعی شامل #روابط_قدرت و #برون_رانی است،محدودیت این روابط را جامعه تعیین می کند ،در اندیشه ی رانسیر "توزیع کالا وخدمات ،اختصاص نقش ها و مشاغل ،مدیریت اقتصاد،همه وهمه بخشی از #نظام_پولیس هستند.

🌏 #پولیس به صورتی مختصر #ساختار_نمادینی_از_اجتماع را نشان می دهد ".

🌏 #در_خوانش_رانسیر_سیاست به شیوه ای از کنش اشاره دارد که این آرایش (نظم پولیس)را آشفته می سازد و این امر #با_اشاره_به_برابری صورت می گیرد.


🌏 #ویلیام_راش اشاره می کند صحنه ی آغازین در منطق و اندیشه ی #لویاتان_هابز ،انسان را در یک وضع طبیعی نشان می دهد که در آن #طبیعت_بی_تفاوت_و_انسان_به_حال_خود_رها_شده است.

🌏 هر تلاشی برای غلبه بر این وضع طبیعی وایجاد یک کشور واحد و مشترک المنافع در راستای تامین و تضمین امنیت همه جانبه و متقابل همواره در خطر و به واسطه ی شکست تهدید می شود ؛این شکست به عنوان بازگشت وضع طبیعی در قالب یک جنگ مدنی خونین و فاجعه بار تعریف شده است.

🌏 #امرسیاسی ،ممکن است #زود_گذر، #ناقص_و_ناتمام باشد،اما ارج نهاده شده است.این امر بدان دلیل است که امر سیاسی امید به مصالحه و صلح مدنی را هرچند با وجود کاستی ها ونارسایی های عدیده فراهم می آورد ؛درنتیجه اصل حاکمیت به منزله ی راه حلی ضرورتا ناقص ،اما ضروری ، برای مسئله ای همیشگی تلقی می شود .این کیفیت از فهم نسبت به امر سیاسی ،به کل های گوناگون در دیگر #اصحاب_متقدم (همچون #جان_لاک و #ژان_ژاک_روسو )و #اصحاب_متاخر (همانند #جان_رالز ) #نظریه_قراداد_اجتماعی ،هرچند نه به معنایی که امروز مراد می کنیم ،دیده می شود .بنابراین #باورمندان_به_این_نظریه ، #در_ناخودآگاه_و_پس_ذهن_خود_متاثر_از این #فهم_و_منطق هستند.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی



منبع:


تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب



https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 سرشت امر سیاسی و سیاست

✍ شهرام شیخ اسمعیلی
بخش٤

🌏 از دید #رانسیر ،نخستین #وظیفه_ی_سیاست_در_قالب_پارادایم #(پسا)_مدرن را می توان #به_منزله_ی_فروکاست_سیاسی_امراجتماعی (که همانا توزیع ثروت است) و #فروکاست_اجتماعی_امرسیاسی (به بیانی دیگر توزیع قدرت های متنوع وسرمایه گذاری ایماژی مربوط به آن ها ) به یکدیگر باز تعریف کرد .

🌏 بر این اساس #از_یک_سو ،آرام کردن منازعه و مبارزه ی موجود میان فقیر و غنی از راه توزیع حقوق ،مسئولیت ها و کنترل و #از_سوی_دیگر ،آرام کردن احساساتی که به صورت همزمان به واسطه ی اشغال مرکز در نتیجه ی فعالیتهای اجتماعی بر انگیخته شده اند ،مورد توجه است.

🌏 #در_اندیشه_ی_رانسیر ، #سیاست تنها هنگامی رخ می کند که فرایندهایی در مسیرخود تحت تاثیر گزاره هایی متوقف شوند که کاملا برای آن ها بیگانه بوده و در همان حال بدون آن ها نیز نتوانند کار ویژه ی خود را داشته باشند:"پیش فرض برای هرکس و همه کس" " سیاست....هنر ساحت فردی و بومی حالت های جامعیت است"

🌏 #رانسیر از #سیاست_به_عنوان_روابط_ایجاد_شده_میان_جهان_ها_صحبت_می_کند و نه نزاع بر سر قدرت.

🌏 #از_دید_رانسیر_مفهوم_قدرت بیش از عمر سودمند خود به عنوان کانون امرسیاست دوام داشته است.

🌏 #در_منطق_حاکم_بر_عرصه_ی_سیاسی و #با_توجه_به_ماهیت_سیال و در حال صیرورت #امرسیاسی در عصر کنونی ،#انگاره_ی_قدرت دیگر ظرفیت و پویایی لازم برای بودن #به_عنوان_دال_مرکزی_را_ندارد.

🌏 #مفهوم_قدرت پیش از این ابزاری است #برای_مسئله_دار_کردن جنبه هایی از وجود بوده که به اشتباه غیر سیاسی پنداشته می شدند.

🌏 #مفهوم_قدرت_منابعی_برای_نقد پدیده های متنوعی مانند #آموزش ، #شهرگرایی ، #به_تصویر_کشیدن_زندگی در رسانه و #توانایی طبقه ،نژاد ،جنسیت و #مزایای ضد هنجاری در راستای پایدار کردن خویش فراهم می آورد.

🌏 #از_دید_رانسیر_فلسفه_های_سیاسی ارزشمند آن هایی هستند که برای #پارادوکس((نقش دادن به افراد بدون نقش ))راه حل دارند.

🌏 بر مبنای این #جنبه_ی_مضاعف_از_هویت_سه_انگاره_ی_عمده_فلسفه_ی_سیاسی تبیین می شوند.
#رانسیر این سه انگاره ی مهم را :١) #کهن_سیاست ٢) #شبه_سیاست ٣) #پسا_سیاست می نامد.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی


منبع:


تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 سرشت امر سیاسی و سیاست

✍ شهرام شیخ اسمعیلی
بخش٣

🌏 از نظر #سیمون_کریشلی #امرسیاسی ( واژه ای که ظاهرا با کم گویی واساخت گرایانه ای به کار می رود ) #به_ذات_و_سرشت_سیاست اشاره دارد ؛آنچه پیش از هایدگر از آن به عنوان #واکاوی_فلسفی_سیاست یاد می کردند ؛درحالی که #سیاست_بیانگر_واقعیت_یا_رویداد_تجربی_و_کارکردی_سیاست است.

🌏 #آلن_بدیو هم در بیان تمایز میان سیاست و امر سیاسی برآن است که #امرسیاسی هیچ گاه چیزی جز قصه یا خیالی نبوده که در متن آن #سیاست روزنه ای از رویدادها را می سازد.

🌏 به باور برخی نظریه پردازان همچون #کلود_لفورت ، اگر بخواهیم #امرسیاسی را بازخوانی وباز تفسیر کنیم ،باید پیش از هر صورت بندی و مفصل بندی یک سازواره ی مفهومی و معنایی نوین و نوپدید ،نقطه نظرات و چشم اندازهای عملی رابه صورت کلی و کلان ،ونیز رویکردهای رایج ومستقر علوم سیاسی وجامعه شناسی سیاسی را به نحوی خاص ، #واسازی_و_شالوده_شکنی_کرده ودرهم بشکنیم .

🌏 #امرسیاسی نه در آن چه که ما فعالیت و کنش سیاسی می خوانیم ،بلکه در جنبش مضاعفی آشکار ونمایان می شود که در آن #وجه_نهادی جامعه می تواند پدیدار و هویدا یا مبهم و پنهان شود .پدیدار شدن به این مفهوم که #فرایندی به وسیله ی آن جامعه نظم یافته و بخش های مختلف آن یکپارچه می شوند ،نمایان می شود ؛ومبهم وپوشیده به مفهومی که محمل و لوکوس سیاست به صورتی دقیق تعریف می شود ،درحالی که اصلی که صورت بندی کلی را ایجاد می کند ،پنهان می شود.


🌏 برخلاف #لاکلائو_و_موفه که جامعه برای آن ها یک عرصه ی ذاتا سیاسی است ،چون تفاوت های ارتباطی داخلی وخارجی را می سازد ،یا #اسلاوی_ژیژک و #آلن_بدیو که جامعه برای آن ها به وسیله ی یک لحظه ی سیاسی ساخته می شود ، #ژاک_رانسیر براین باور است که جامعه هنگامی سیاسی می شود که نظم آن در هم بشکند.

#شهرام_شیخ_اسمعیلی


منبع:

تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب

https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 سرشت امر سیاسی و سیاست

✍ شهرام شیخ اسمعیلی

بخش٢

🌏 بر پایه ی خوانش و #نقد_لئو_اشتراوس_از_رهیافت_اشمیت با توجه به این واقعیت که در عصر حاضر #دولت ،به منزله یک صورت سیاسی -اجتماعی نهاد یافته و مستقر ،بیش از گذشته قابلیت زیر سوال رفتن را پیدا کرده ،#درک_دولت نیاز به مبنایی رادیکال تر دارد ؛ارائه ی ساده و مقدماتی از چیستی مبنای دولت و امر سیاسی،این بدان دلیل است که #مفهوم_دولت، #مفهوم_امرسیاسی را در #پیش_فرض خود دارد .در همین راستا #فوکویاما نیز معتقد است #پیش_از_عصر_مدرن سکولارترمان ،بدیهی ترین و اصلی ترین کیان و منبع قوانین عادلانه بیرون از نظم سیاسی ،#منبع_دینی_بوده است ؛اما قوانین مبتنی بر دین تنها در صورتی می توانست به عنوان منبع اجبار و فشار روی حاکمان به شمار بیاید که یک اقتدار دینی مستقل از اقتدار سیاسی ساخته می شد .#اگر_صاحبان_اقتدار_دینی به صورتی ضعیف سازمان دهی و تدبیر می شدند ،اگر دولت دارایی های آن ها،به کارگیری و استخدام و اخراج کشیش ها را کنترل می کرد ،در این صورت احتمال بیشتری وجود داشت که #قانون_دینی ، #اقتدار_سیاسی را بیش از این که محدود کند، #تقویت_کند.وی این موضوع را #در_عصر_پسامدرن کنونی پیچیده تر نیز می داند و بر این اساس شاید نتوان ارتباط میان #امر/#اقتدار_سیاسی، #امر/ #اقتدار_اجتماعی و #امر/ #اقتدار_دینی(ویا قدسی)را چندان ساده سازی کرد.


🌏 #شانتال_موفه تا اندازه ی فراوانی #مخالف رویکرد کسانی همچون #کارل_اشمیت درباب گزینش صورتبندی معیار ومبنای رابطه ی دوست/دشمن به عنوان زمینه و کانون امرسیاسی است ؛ #موفه_امرسیاسی_را_به_عنوان_بعد_آنتاگونیسم_توصیف_می_کند_که_ذات_روابط_انسانی_است.

🌏 #موفه_بر_طبیعت_و_ذات_اگونستیک_و_آنتاگونیستیکی_مندرج_در_سرشت_این_ماهیت_و_روند_تاکید_می_کند.

🌏 #امرسیاسی_را_در_معنای_مورد_نظر_موفه نمی توان به نهاد خاصی محدود کرد یا به عنوان سازنده ی عرصه یا سطح خاصی از جامعه (یا امر اجتماعی)تجسم کرد.

🌏 #امرسیاسی را باید به منزله ی بعدی درک کرد که اختصاصی (و #در_حقیقت_برساخته_ی) هرجامعه ی انسانی بوده و #وضعیت_و_شرایط_اونتولوژیک_ما_را_تعیین_می_کند.
برخلاف بزرگانی چون #هانا_آرنت که ظاهرا #میان_سیاست_و_امرسیاسی_تمایز_جدی_قائل_نمی_شوند ،چنانکه #موفه بیان می دارد #علوم_سیاسی_با_حوزه_ی_تجربی_سیاست سروکار دارد و #نظریه_سیاسی_قلمرو_فیلسوفان و نظریه پردازانی است که نه واقعیت ها و هست های #سیاست ،بلکه ذات ،سرشت و ماهیت #امرسیاسی را واکاوی می کنند.

🌏 از دید #موفه اگر بخواهیم چنین تمایزی را به شیوه ای فلسفی بیان کنیم ،می توانیم و اصطلاحات #مارتین_هایدگر را وام بگیریم که می گوید #سیاست_به_سطح_اونتیک اشاره می کند .این بدان معناست که سطح اونتیک به پراکتیس های گوناگون سیاست غالب می پردازد در حالی که #سطح_اونتولوژیک شیوه هایی را مد نظر دارد #که_جامعه_بر_مبنای_آن_ها_بنیاد_نهاد_شده است .

🌏 #ارنستو_لاکلائو بیان می کند #دو_مقوله_و_مولفه_ی_کانونی_یک_مداخله_ی_هژمونیک در این مفهوم عبارت اند از مشخصه و #مقوله_ی_امکان_و_تصادف مفصل بندی های هژمونیک ،و مشخصه ی سازنده ی آن ها ،به این معنا که روابط اجتماعی را مفهوم آغازین و اولیه ای برقرار می سازند که #وابسته_به_هیچ_عقلانیت_اجتماعی پیشینی و فراتری نیست.

🌏 #امرسیاسی_با_اقدامات_و_کنش_های_نهاد_و_گفتمان_هژمون_ارتباط_و_پیوند دارد .در این معناست که #باید_امرسیاسی_را_از_امراجتماعی_متمایز_کرد.


🌏 #امراجتماعی_قلمرو_پراکتیس_های_رسوب_کرده است؛پراکتیس هایی که کنش های اصیل نهاد سیاست سیاسی ممکن خود را پنهان کرده و بدیهی فرض می شوند . پراکتیس های اجتماعی رسوب کرده ی بخش سازنده ی هر جامعه ممکن و مورد تصور ی هستند ؛البته در شرایطی که الزاما همه پیوندهای اجتماعی همزمان مورد پرسش قرار نمی گیرد ؛بنابراین امر سیاسی و امر اجتماعی وضع و حالت چیزهایی دارند که #هایدگر_وجودی_ها_یا_امور_ناظر_بر_ذات_می_خواند ،به بیانی دیگر ،ابعاد ضروری هرگونه زندگی اجتماعی

#شهرام_شیخ_اسمعیلی

منبع:
تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 سرشت امر سیاسی و سیاست

✍ شهرام شیخ اسمعیلی


🌏 به باور #کارل_اشمیت اصطلاح و #انگاره_ی_دولت، #مفهوم_امرسیاسی را در پیش فرض خود دارد. #دولت به معنای موقعیت و وضعیت افراد سازمان یافته (ملت) در یک سرزمین واحد ارضی و سرزمین محصور شده است. #امرسیاسی در کنار دولت ویا دست کم در ارتباط با آن قرار گرفته و معنا می یابد .در نتیجه ،دولت به عنوان امر و پدیده ای سیاسی پدیدار می شود و #امرسیاسی_به_مثابه_چیزی_که_وابست_به_دولت است. در این منطق به ندرت می توان تعریف آشکار و مورد اجماعی از امر سیاسی به دست داد .این پروژه اغلب بصورت منفی در تقابل و تناظر با ایده های متنوع و #پاد_گزاره_هایی همچون #سیاست_و_اقتصاد، #سیاست_و_اخلاق ، #سیاست_و_قانون (و حقوق)مدنی و مواردی از این دست به کار می رود .#در_چشم_انداز_اشمیت فرایند تمامیت بخشی به #امرسیاسی (نه صرفا عرصه ی دولت)بلکه بر #به_پرسش_گرفتن_مبانی_دولت_مندی_دلالت_دارد ،اشمیت می گوید که امروزه نمی توان امر سیاسی را برحسب دولت تعریف کرد بلکه دولت باید برحسب امر سیاسی تعریف شود.دراین میان می توان به مرزبندی آشکار میان #عرصه_ی_امرسیاسی ( #دولت ) و #عرصه ی_امرغیرسیاسی ( #امراجتماعی)اشاره کرد.


🌏 در #رهیافت_اشمیت ، #امرسیاسی متضمن و صحنه ی شدیدترین و غائی ترین حد #خصومت_سازی است و هر قسم و گونه از خصومت سازی هر اندازه که به غائی ترین نقطه ،یعنی #گروه_بندی_و_مرز_بندی_دوست_دشمن یا #خود_دیگری نزدیک تر شود ،سیاسی تر می شود .#دولت در تمامیت خویش،به عنوان یک موجودیت سیاسی سازمان یافته ،برای خود (البته #در_بافت_متکثر_و_تو_در_توی_تاریخی_فرهنگی)در باب #تمایز_دوست_دشمن تصمیم ها وقواعدی وضع می کند .چنین واقعیتی متضمن این موضوع است که ماده یا #ذات_امرسیاسی را #در_بافت_یک خصومت_سازی_محسوس_قرار_داد،و در بستر زبان‌ روزمره بیان کرد .

🌏 #مسئله در گفت و گوی روزانه آشکار می شود و می توان آن را #با_دو_پدیده_نشان_داد:


🌏 #نخست ،همه ی #مفاهیم ،#ایماژها و #اصطلاح_های_سیاسی_معنایی_جدلی_دارند ،آنها بر منازعه ی خاصی تمرکز داشته و مقید به وضعیت محسوسی هستند ؛ #برآیند این امر (که خود را در رویدادهایی همچون #جنگ یا #انقلاب نشان می دهد)مرزبندی و تقسیم دوگانه ی دوست - دشمن است.

🌏 #دوم اینکه امروزه #در_جدل_های_معمول در سطح درونی واحدهای سیاسی،واژه ی سیاسی اغلب #هم_راستا_با_سیاست_حزبی به کار می رود . #کمبود_ها_و_خلل_های_ابژکتیو_اجتناب_ناپذیر_در_فرایند_و_روند_تصمیم_سازی_های_سیاسی ،که تنها به منزله ی بازتابی #برای_سرکوبی_پاد_گزاره_ی_دوست_دشمن_ذاتی_است،خود را در انواع وجنبه های گوناگون تلاش برای کسب مقام و سیاست حمایتی نشان می دهد.

🌏 #امرسیاسی می تواند #انرژی_و_توان_خود را از تلاش های متنوع بشر، اعم از #دینی ، #اقتصادی ، #اخلاقی و #دیگر_پاد_گزاره_ها ،بگیرد .

🌏 #امرسیاسی_به_صورت_خودکار_ذات_و_جوهر_خود_را_توصیف_نمی کند بلکه فقط #به_بیان_شدت_یک_پیوستگی_یا_گسستی_از ناحیه_ی_خود_انسان_ها_می_پردازد ؛حیوانات سیاسی ای که انگیزه های آن می تواند ازنوع دینی،ملی (در مفهوم اخلاقی یا فرهنگی) ،اقتصادی یا نوع دیگری باشد و #در_بازه_های_زمانی_متفاوت_ائتلاف_ها_و_مدار_های_انفصال_و_جدایی_ها_را_تحت_تاثیر_قرار_می_دهد.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی

منبع:

تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

🌏🌏 تفکیک امر سیاسی و سیاست


✍ شهرام شیخ اسمعیلی

🌏 باوجود اینکه #تمایز_میان_سیاست_و_امرسیاسی نخستین بار به گونه ای سیستماتیک و روشمند #در_فلسفه_و_اندیشه_سیاسی_آلمان بویژه در آثار #کارل_اشمیت مطرح شد

🌏 #تمایز_بخشی_میان_سیاست_و_امرسیاسی در سال ١٩٧٥ #در_اندیشه_های_فرانسوی با انتشار مقاله ی #پارادوکس_سیاسی_پل_ریکور صورتی جدی یافت و با آثار #ژان_لوک_نانسی و #فیلیپ_لاکو_لابارت مبنا و معنایی وثیق گرفت.

🌏 تمایز سیاست و امر سیاسی دیگر نظریه پردازان از جمله #لفورت و #آلن_بدیو را بر انگیخت تا نظریه ی خود را بار دیگر #برحسب_تفاوت_و_تفکیک_میان_سیاست_و_امرسیاسی_صورت_بندی_کنند.

🌏 #در_ساحت_نظری_تفکیک_سیاست_و_امرسیاسی گستره ای از #معنا_بخشی_ها، #مقوله_پردازی_ها ، #وزن_دهی_به_متغییر_ها_و_کاربرد_ها_نسبت_به_امرسیاسی_مطرح است ،بنابراین باید #در_ارتباط_با_این_عرصه قائل #به_تعدد_و_تکثر_مبادی_و_منابع_شناخت_و_پردازش_شد .

🌏 #نظریه_های_فوق ضرورت شکاف #مفهوم_سیاست از درون را #در_راستای دستیابی به #شیوه_های_تحلیل_و_تبیین_منطقی_و_در_بردارنده مد نظر قرار می دهند .

🌏 #سیاست_به_مثابه_قلمرو روش وشیوه ی حکومت داری وحکومت گری فهم شده و #در_بردارنده_ی_کنش_ها_و_پراکتیس_های سیاست مداران حرفه ای ،نهادهای سیاسی رسمی و شهروندانی است که در فرایندهای سیاسی مشارکت دارند.این مفهوم #عموما_ناظر_به_عرصه_ی_رسمی_و_آشکار_سیاست است.افزون براین ،#پراکتیس_سیاسی_عموما_در_بردارنده ستیز ومبارزه بر سر قدرت و کنش های مبتنی بر همکاری در راستای پیشبرد اهداف جامعه یا گروه است.


🌏 #سیاست را می توان به عنوان #مجموعه_ای_از_پراکتیس_ها_و_نهاد_ها، و یک سیستم روبه گسترش #بازنمایی کرد ، #سیاست به عمل اجتماعی و پراکتیس هایی اشاره دارد که #جامعه_را_برقرار_و_نظم_اجتماعی_را_ایجادمی_کند برای اینکه نظم اجتماعی شکل بگیرد ، #سیاست_لزوما_بر_نوسازی تمایز_و_تفکیک_اجتماعی_دلالت_می_کند،امری که #سلسله_مراتب_اجتماعی را بر پایه ی #طبقه ، #نژاد ، #جنسیت یا دسته بندی های قابل تصور دیگری بوجود می آورد .#سیاست همانند واقعیت سیاسی است ،و واقعیت و رئالیته سیاسی #نخست_در_سطح_نمادین ساخته شده و #سپس_بواسطه_برساختن_یک_فضای_فانتزی_و_خیال_پردازانه_تایید_و_اثبات_می_شود .اگر بپذیریم برون داد واقعیت الزاما واقعی نیست ،این نیز باید درست باشد که #سیاست هم #نمی_تواند_امرسیاسی_را به عنوان #برون_داد_و_بر_آیند_الزامی_و_ضروری_خود_داشته_باشد ؛بنابراین یکی از جالب ترین توسعه ها در نظریه ی سیاسی معاصر ،چنان که نظریه پردازانی چون #ارنستو_لاکلائو_و_شانتال_موفه بیان می کنند ،این است که #امرسیاسی_لزوما_فروکاست_به_رئالیت_و_واقعیت_سیاسی_نیست.


🌏 #در_اندیشه_پل_ریکور_سیاست کالایی خاص بوده و تنها در لحظه هایی مهم و برجسته ،یعنی #در_بحران_ها_و_نقاط_عطف_تاریخی_رخ_می_دهد .


🌏 #ریکور_درباره_تمایز_سیاست_و_امرسیاسی می نویسد:"استقلال امر سیاسی از نظر من دو ویژگی متقابل را به همراه می آورد :از یک سو امر سیاسی نوعی ارتباط انسانی را محقق می کند که قابل فروکاست به نزاع ومبارزه میان طبقات نیست ،و از سوی دیگر،سیاست شرارت ها و نیروهای منفی خاصی را توسعه می دهد که در معنایی دقیق شرارت هایی سیاسی ،یا به عبارت رساتر شرارت ها و وجوه منفی قدرت سیاسی،هستند.این موضوع ها قابل فروکاست و تقلیل به دیگر موارد،به ویژه از خود بیگانگی اقتصادی، نیست.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی




منبع:

تحلیل گفتمان سیاسی،ترجمه وگرد آوری:امیر رضائی پناه وسمیه شوکتی مقرب



https://t.me/shahram_sheikhesmaeili