٭٭روزنامه ی ژیار (شهرام شیخ اسمعیلی)٭٭:
🌏🌏نیچه در تولد تراژدی
🌏نیچه در کتابش تولد تراژدی؛تعبیری از جهان دارد که تکیه گاهش هنر است؛او در این کتاب می گوید: هنر جوهره ی تراژیک ناپیدای جهان را آشکار می کند.
🌏 فلسفه ی هنری نیچه از جریان ابدی شدن و رفتن ،دو چهره ی ابدی می آفریند:
👈چهره ی آپولو: به عنوان ستایش درخشان ابدیت زندگی؛👈چهره ی دیونیزوس: به عنوان عمقی که همه ی جلوه های زندگی را در کام خود فرو برده و نابود می کند.
🌏جهان آپولو ،جهان روز روشن و جهان دیونیزوسی،جهان شب است.
🌏رابطه ی متقابل و تصادم این دو جهان،تفکر نیچه ای درباره ی هستی را شکل می دهد.
🌏آپولو خدای تقدس است ،دیونیزوس خدای مستی زندگی است.
🌏فلسفه ی نیچه درتولد تراژدی،تردیدی ریشه ای نسبت به هر آن چیزیست که فلسفه و اخلاق و علوم دوره ی او حقیقت می پنداشتند.نیچه می خواهد همه ی جلوه های هستی را در فقدان حقیقت و صداقتشان نمایان کند.
#فردریش_نیچه
https://t.me/shahram_sheikhesmaeili
🌏🌏نیچه و درباره حقیقت و دروغ
🌏کتاب درباره حقیقت و دروغ از نیچه است ولی در زمان حیات نیچه منتشر نش
🌏نیچه در درباره حقیقت و دروغ می گوید:"حقایق توهماتی بیش نیستند ،اما ما فراموش کرده ایم که آن ها توهم اند"
🌏نیچه معتقد است خرد آدمی به مثابه ابزاری که به حفظ بقای او خدمت می کند اور را نسبت به بی معنایی طبیعت و جهان گمراه می کند واین گمراهی قادر است هستی آدمی را حفظ کند؛هستی ای که مبنای حقیقی اش ویرانی ونابودی است.
🌏 بر اساس دیدگاه نیچه ،خرد به مثابه ابزار ارادی او به حفظ خود،حقیقت زندگی را که شدن و نابودی دائمی است می پوشاند وبه جای حقیقت، یک جهان تخیلی را تولید می کند؛جهانی که به علت نیاز اساسی انسانی جبرا مهندسی شده است.
🌏نیچه می گوید: " تا آنجایی که فرد می خواهد در برابر سایر افراد وجود خود را حفظ کند خرد خود را عموما در جهت قلب واقعیت به کار می برد" .
🌏 نیچه همچنین می گوید: "از آنجایی که آدمی از روی ملال و اجبار می خواهد یک هستی اجتماعی داشته باشد به یک قرارداد صلح نیاز دارد و به این ترتیب اصول اخلاقی و قراردادهای اجتماعی را اختراع می کند"
🌏اصول و قرارداد ها به وسیله ی زبان و قواعد دستوری آن ،توهم قضاوت های عقلانی را پدیده ای طبیعی جلوه می دهند.
🌏اعتقاد به قدرت مفاهیم در زبان به بنیان شناخت مبدل می شود.بنیانی که در آن ،تفکر تنها در درون ارجاعات مجرد زبانی تحقق می یابد.
🌏اگر اعتقاد به زبان قدرتی باشد که شعور آدمی را تعیین می کند،آنگاه این القائات زبان به مجموعه هستی آدمی منتقل می شود و هنگامی که آدمی ،یعنی (فاعل خیالی تحت انقیاد قالب های زبانی)دیگر قادر نیست خود را باز شناسد ،آنگاه یک جنون اجتماعی بر آدمی استیلا می یابد.
#فردریش_نیچه
https://t.me/shahram_sheikhesmaeili