روزنامه ی ژیار (شهرام شیخ اسمعیلی)

٭٭روزنامه ی ژیار (شهرام شیخ اسمعیلی)٭٭:
مکتب تحلیل گفتمان اسکس(٥)

ارنستو لاکلائو ( ۶ اکتبر ۱۹۳۵ – ۱۳ آوریل ۲۰۱۴)
نظریه‌پرداز و فیلسوف سیاسی آرژانتینی بود ،ازبنیانگذاران مکتب تحلیل گفتمانی اسکس است، او اغلب به عنوان مبتکر نظریه سیاسی پسا مارکسیستی توصیف می شود و به دلیل همکاری با شریک زندگی خود، شانتال موفه، به خوبی شناخته شده است .

ارنستو لاکلائو
در٦ اکتبر ١٩٥٣در شهر
بوئنوس آیرس کشور آرژانتین
و در١٣ آوریل ٢٠١٤ در سن ٧٨سالگی)
در شهر سویا در کشور اسپانیا از دنیا رفت
علایق اصلی او بیشتر حوزه ی سیاست هویت و مفهوم هژمونی از گرامشی اقتباس واین مفهوم را به گونه ای دیگر تحلیل وتفسیر نمود.
لاکلائو در حوزه ی اندیشه خود بیشتر متاثر از کسانی چون مارکس،گرامشی،راموس،آلتوسر،هابز باوم ، لاکان،دریدا،ویتگنشتاین،هوسرل،رورتی و سوسور می باشد.

و بر کسانی چون ژیژک،باتلر،کریچلی،ماشری،استاوراکاکیس،نوروال و اروژن
تاثیر گذار بود.
لاکلائو رشته تاریخ را در دانشگاه فلسفه و ادبیات بوئنوس آیرس خواند و در سال ١٩٦٤ با مدرک لیسانس فارغ التحصیل شد و در سال ١٩٧٧ دکترای خود را از دانشگاه اسکس دریافت کرد .
او از سال ١٩٨٦ به عنوان استاد نظریه سیاسی در دانشگاه اسکس استخدام شد، جایی که سال ها در برنامه تحصیلات تکمیلی در زمینه ایدئولوژی و تحلیل گفتمان راه اندازی نمود و همچنین مرکز مطالعات نظری در علوم انسانی و اجتماعی را تأسیس نمود و هدایت آن را بدست گرفت.
تحت مدیریت او، برنامه ایدئولوژی و تحلیل گفتمان چارچوبی پژوهشی برای توسعه یک نوع متمایز ومتفاوتی از تحلیل گفتمان بوجود آوردا که از نظریه پساساختارگرایی (به ویژه آثار سوسور و دریدا )،اندیشه پسا تحلیلی ( ویتگنشتاین و ریچارد رورتی) و روانکاوی (عمدتاً کار لاکان) برای ارائه تحلیلی بدیع از پدیده های سیاسی عینی، مانند هویت ها، گفتمان ها و هژمونی ها استفاده نمود. این جهت گیری نظری و تحلیلی امروزه به " مکتب تحلیل گفتمان اسکس" معروف است.
لاکلائو در طول زندگی حرفه‌ای خود به طور گسترده در بسیاری از دانشگاه‌ها در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپای غربی، استرالیا و آفریقای جنوبی سخنرانی کرد
لاکلائو در سال ٢٠١٤ بر اثر حمله قلبی در شهر سویل اسپانیا از دنیا رفت.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی


https://t.me/sociologyzhyar


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili

مکتب تحلیل گفتمانی اسکس(٦)
درچهارچوب مکتب اسکس،مرکز تحلیل ایدئولوژی وگفتمان بوجود آمد
تایک فضای فرا رشته ای متمایز ارائه دهد که در آن می توان به مطالعه سیستمی و انتقادی ایدئولوژی ها و گفتمان ها پرداخته می شود
مرکزبا چالش‌های اجتماعی، اقتصادی، فناوری و زیست‌محیطی بی‌سابقه‌ای روبرو است که توجه فوری و پاسخ‌های خلاقانه را می‌طلبد.
مرکز تحلیل ایدئولوژی و گفتمان (clDA) متعهد به مطالعه فرا رشته ای و سیستماتیک ایدئولوژی ها و گفتمان های معاصر و تأثیر آنها بر نهادها، جنبش ها و سیاست ها است.
ریشه مرکز در کار ارنستو لاکلائو، که یکی از شخصیت‌های بنیان‌گذار مرکز بود، و سایر اعضای مدرسه تحلیل گفتمان اسکس، دانشمندان منتقدی را گرد هم آورده است که مشکلات و وعده‌های کلیدی عصر کنونی را با استفاده از طیف وسیعی از انتقادات ارزیابی می‌کنند. و اصطلاحات توضیحی تحلیل.
این مرکز با مشارکت فعال اعضای خود در پروژه های تحقیقاتی، میزبانی سمینارها، بازدیدهای دانشگاهی و همکاری با سایر موسسات در بریتانیا و اروپا، تحقیقات، آموزش و عملکرد سیاسی را به هم پیوند می دهد
اعضای آن شامل کارکنانی از سایر بخش‌ها و مراکز دانشگاه، دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مرکز و همچنین تعداد زیادی از دانشجویان دکترا، محققان اولیه شغلی، و دانشگاهیان مستقر هستند که در فعالیت‌های مرکز به‌عنوان دکترای مدعو یا اعضای مرکز شرکت می‌کنند.


#شهرام_شیخ_اسمعیلی


https://t.me/sociologyzhyar



https://t.me/shahram_sheikhesmaeili


مکتب تحلیل گفتمانی اسکس(٧)
مکتب تحلیل گفتمانی اسکس ،دغدغه دموکراسی دارد و بدنبال تحقق نوعی از دموکراسی است که به آن "دموکراسی رادیکال"می گویند
دموکراسی رادیکال نوعی از دموکراسی است که از گسترش برابری و آزادی ریشه ای حمایت می کند.
دموکراسی رادیکال به گسترش رادیکال برابری و آزادی توجه دارد ،و این ایده را که دموکراسی فرآیندی ناتمام، فراگیر، مستمر و بازتابی است،دنبال می کند
در دموکراسی رادیکال سه گونه متمایز دموکراسی وجود دارد که از سوی لینکلن دالبرگ بیان شده است، که آنها را می توان آگونیست، مشورتی و خودمختار نامید.
دیدگاه آگونیستی،رادیکال دموکراسی
اولین و برجسته ترین نوع دموکراسی رادیکال، دیدگاه آگونیستی است که در اثر لاکلائو و و موفه مطرح گردید.
دموکراسی رادیکال توسط ارنستو لاکلائو و شانتال موفه در کتاب"هژمونی و استراتژی سوسیالیستی : به سیاست دموکراتیک رادیکال" نوشته شده و در سال منتشر شد.
لاکلائو و موفه استدلال می کنند که جنبش های اجتماعی اگر می می خواهند تغییرات سیاسی واجتماعی ایجاد کنند، به استراتژیی از دموکراسی نیاز دارند
دارند که مفاهیم نئولیبرال و نئو محافظه کار را به چالش بکشد.
این استراتژی تعریف لیبرالیسم از دموکراسیرا گسترش می دهد، و مبتنی بر آزادی وبرابری است و تفاوت ها را هم در بر می گیرد
از نظر لاکلائو و موفه «دموکراسی رادیکال» به یک معنا«ریشه دموکراسی» است.
لاکلاو و موفه ادعا می کنند که دموکراسی لیبرال و دموکراسی مشورتی ، در تلاش برای ایجاد اجماع هستند ، و عقاید، نژادها، طبقات، جنسیت ها و جهان بینی های متفاوت را سرکوب می کنند.در جهان، در یک کشور، و در یک جنبش اجتماعی تفاوت‌های (تکثر) زیادی وجود دارد که در برابر اجماع مقاومت می‌کنند. دموکراسی رادیکال نه تنها تفاوت را می پذیرد، بلکه به مخالفت و تضاد وابسته است. بر اساس فرضیه لاکلائو و موفه که استدلال می کنند،قدرت سرکوبگر وجود دارد وروابطی که در جامعه وجود دارد و آن روابط ظالمانه است و باید نمایان شود، دوباره مورد مذاکره قرار گیرد و تغییر داده شود و با ایجاد دموکراسی حول اختلاف و مخالفت، روابط قدرت ظالمانه موجود در جوامع می‌تواند به منصه ظهور برسد تا بتوان آنها را به چالش کشید.



#شهرام_شیخ_اسمعیلی


https://t.me/sociologyzhyar


https://t.me/shahram_sheikhesmaeili